ماموران پلیس در یک پرونده پیچیده و عجیب گروگانگیری موفق شدند ۴ نفر را دستگیر و یک شبکه کلاهبرداری را به همراه سلاح و ابزارهای جرم نیز کشف کنند.
یازدهم شهریور گذشته مرد ۳۰ ساله تبعه خارجی خود را به کلانتری معراج مشهد رساند و راز یک آدمربایی عجیب را فاش کرد. او به نیروهای انتظامی گفت من برای کمک به نقل مکان برادرم که قرار بود منزل مسکونی خودشان را تغییر بدهند به شهرستان چناران رفته بودم که همسرم با من تماس گرفت و در حالی که ابراز ناراحتی میکرد از سردرد شدیدی گفت که ساعتی قبل گریبانگیرش شده بود. او از من خواست هرچه زودتر خود را به مشهد برسانم و او را به مرکز درمانی ببرم، من هم بلافاصله سوار خودرو شدم و به مشهد بازگشتم، اما وقتی به خانهام در بولوار توس رفتم همسرم را با حال طبیعی دیدم.
وی ادامه داد: او گفت سردردش خوب شده و نیازی به درمان ندارد، سپس از من خواست کولر خانه را روشن کنم و به داخل اتاق بروم. من هم به خواستهاش عمل کردم، ولی آن شب همسرم مقابل در حیاط منزل نشست و به قلیانکشی مشغول شد. حدود ساعت یک بامداد بود که ناگهان ۳ نفر به درون منزلم آمدند و در حالی که خودشان را از نیروهای امنیتی معرفی کردند مرا مقابل همسرم به شدت کتک زدند. آنها میگفتند به ما خبر رسیده است که تو با همسرت بداخلاقی میکنی و او را کتک میزنی! حالا ما همسر تو را میبریم تا دیگر این غلطها را تکرار نکنی. من که با این جملات تازه فهمیدم همسرم در این ماجرا نقش دارد، به همسرم گفتم به آنها بگو مرا نزنند، ولی او مدعی بود اگر چنین جملهای را بر زبان جاری کند مهاجمان او را هم کتک میزنند.
این مرد گفت: آن ۳ مرد مهاجم که یکی از آنها را میشناختم و از هموطنان خودم در افغانستان بود تا ساعت ۳ بامداد در منزلم حضور داشتند به طوری که لوازم شخصی همسرم و فرزند ۵ سالهام را جمع کردند و سپس با سرقت گوشی تلفن همراه و ۶ میلیون تومان وجه نقدی که در منزل داشتم مقابلم ایستادند و برگه کاغذی را مقابلم گذاشتند تا آن را امضا کنم و انگشت بزنم. من هم که از ادامه کتککاریهای آنان وحشت داشتم هرچه میخواستند به آن عمل میکردم، ولی آنها قبل از آنکه به اتفاق همسر و فرزندم بیرون بروند به من یادآور شدند برگهای را که امضا کردی طلاقنامه تو و همسرت است. حالا تو همسرت را طلاق دادهای و دیگر هیچکس حرف تو را درباره همسرت باور نمیکند.
وی افزود: مرد ۳۰ ساله تبعه افغانستان که به طور غیرمجاز در ایران اقامت دارد و ادامه داد: آنها سپس دست و پاها و دهان مرا بستند و همسرم را با خودشان بردند. من هم به هر بدبختی بود با تلاش زیاد توانستم دستم را باز کنم و به کلانتری بیایم.
در پی گزارش این ماجرا به پلیس مشهد، بلافاصله پروندهای با دستور سرگرد امیررضا فعال (رئیس کلانتری معراج) تشکیل شد و تحقیقات برای ردزنیهای اطلاعاتی ادامه یافت. از سوی دیگر ماموران عملیات ویژه مشهد به سرنخهایی از یک باند حمل و نگهداری سلاح رسیده بودند و بررسیهای خود را در این باره ادامه میدادند که در نقطهای از تحقیقات، ردزنیهای اطلاعاتی درباره قاچاقچیان به تماس تلفنی یکی از عوامل متهم به آدمربایی گره خورد، اما هیچ مشخصاتی از وی در دست نبود. به همین دلیل و با دستور ویژه سرهنگ احمد نگهبان (رئیس پلیس مشهد) پیگیری ماجرای آدمربایی نیز به گروهی از افسران زبده اداره عملیات ویژه مشهد سپرده شد تا به طور تخصصی به رمزگشایی از این معمای پیچیده بپردازند.